در برشی از کتاب «انقلابی و غیر انقلابی» میخوانیم:
جریان انقلابی و غیرانقلابی هر دو درون نظام هستند و مراد از جریان غیر انقلابی غیریت داشتن با انقلاب است؛ نه ضدیت با آن. از آنجا که ضدانقلاب بازیگر خارج از نظام و شناختهشده و کمتر مؤثر بوده، در اینجا بنای پرداختن به آن وجود ندارد و تمرکز اصلی بر دو جریان انقلابی و غیر انقلابی میباشد. دوگانهی انقلابی و غیر انقلابی کلی، ولی بسیار کاربردی و تبیین کننده است. اگر وجوه اختلاف تفکر غیر انقلابی با تفکر انقلابی بررسی گردد و مواضع و عملکرد هر جریانی بازخوانی شود، در این صورت است که میتوان جایگاه آن جریان را در این دوگانه مشخص کرد و کارایی و یا عدم کارایی آن جریان درحوزههای مختلف را در بوته قضاوت قرار داد. در ادامه تعریفی کلی از این دو جریان آورده و سپس به اختلاف دو جریان و ر یشه و تبعات این اختلاف پرداخته میشود. جریان انقلابی نگاهی مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی و یا به تعبیر امام مبتنی بر اسلام ناب محمدی دارد، و انقلاب اسلامی را امتداد حرکت انبیاء و اولیاء الهی میداند. نگاه جهانی و تمدنسازی به انقلاب اسلامی داشته و به تعبیر مقام معظم رهبری در بیانیهی گام دوم، انقلاب را مقدمهای برای ظهور ولایت عظمی و مهدوی بهشمار میآورد. این نگاه انقلاب را منحصر به وقایع سال 1357 نمیداند، بلکه انقلاب و روحیهی انقلابی را واقعیتی پویا و زنده میداند که باید در تمام شئون جامعه و زندگی مردم اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دفاعی، امنیتی و غیره و در تمام مقاطع زمانی، جاری باشد. در نگاه این جریان، انقلاب به درختی تشبیه میشود که ثمرات و میوههای ز یادی دارد و سقوط حکومت پهلوی و ایجاد نظام جمهوری اسلامی فقط یکی از این میوهها بوده است.از این درخت باید مراقبت کرد تا درگذر زمان بار دهد و ثمرات دیگر آن نیز حاصل شود. ثمراتی همچون تمدن نوین اسلامی و ظهور ولایت عظمی. این درخت ریشه در اصول اسلام و تشیع دارد و آنچه مهم است توجه دائمی به خود درخت و ر یشههای آن تا رسیدن به همهی میوهها و محصولاتش است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.