عملیات عطش

220,000 تومان

(روایت نبرد گردان عمار در تنگۀ ابوقریب)

«عملیات عطش»؛ روایت مستند نبرد گردان عمار در تنگۀ ابوقریب است که خاطرات و روایت‌های رزمندگان این تنگه است. عملیـات عطـش خاطـرات گزیـده‌ای از حـدود چهـل نفـر دربـارۀ عملیــات تنگــۀ ابوقریــب اســت. روایت‌هایــی کــه بــه چنــد خــط اصلــی از این ماجرا می‌پردازد؛ روایت‌هایی از حضــور گــردان عمار در پدافندی شاخ‌شمیران، حضـور در تهـران و دوکوهـه، خبـر حملـه بـه فکـه و عین‌خـوش، آماده‌سـازی و حرکـت گـردان، معطلـی پشـت پـل نـادری، حرکـت بـه طـرف تنگــۀ ابوقریــب، اســتقرار در تلمبه‌خانــه، درگیــری گروهــان باهنــر در دشـت ابوقریـب، عبـور گروهـان رجایـی از خـط عراقی‌هـا، درگیـری گروهـان رجایـی در تنگـه، عقب‌نشـینی تمامـی نیروهـا بـه طـرف تلمبه‌خانـه، بازگشـت بـه دوکوهـه و ماجــرای تفحــص شــهدای تنگۀ ابوقریب است.

توضیحات

در برشی از کتاب «عملیات عطش» می‌خوانیم:

شریفی و قربان‌حسنی و بقیۀ نیروهای اطلاعات قبل از قفل شدن پل کرخه می‌رسند اینجا. یعنی وقتی که هنوز نیروهای لشکر7 ولیعصر هنوز روی پل مستقر بودند آن‌ها از پل عبور می‌کنند و می‌روند جلو . چهار پنج کیلومتر بعد از کرخه می‌رسند به سه‌راهی قهوه‌خانه و از آنجا می‌روند به طرف سه‌راهی ابوقریب عین‌خوش. می‌بینند ماشین‌های زیادی پر از نیرو و تجهیزات در حال عقب‌نشینی هستند. کمی جلوتر، ایفایی می‌بینند که روی رینگ حرکت می‌کند. لاستیک ماشین ترکیده یا پنچر شده؛ ولی بدون اینکه چند دقیقه‌ای بایستند و لاستیکش را عوض کنند، به حرکت‌شان ادامه می‌دهند. رینگ هم دارد روی آسفالت می‌چرخد و جرقه می‌زند. شریفی با دیدن این صحنه‌ها احساس می‌کند عراقی‌ها خیلی جلو آمده‌اند و هر لحظه ممکن است بروند تو دل آنها. یک‌جا یک زیل ارتشی خراب شده و سرنشین‌هایش کنار جاده ایستاده‌اند. بچه‌ها نگه می‌دارند و ازشان سؤال می‌پرسند. نیروهای ارتش می‌گویند عراق به قرارگاه لشکر 21 حمزه در عین‌خوش رسیده. بچه‌ها دوباره راه می‌افتند. علامه پشت فرمان نشسته و خیلی هم تند مـی‌رود. امـا بعـد از سـه‌راه قهوه‌خانـه، ماشـین خـراب می‌شـود علامه می‌زند کنـار و می‌ایسـتد کنـار جـاده. چـاره‌ای ندارنـد و بایـد بـدون از دسـت دادن وقت، به راهشان ادامه بدهند. همه‌شان مســلح هســتند. می‌روند وسـط جـاده و به اولین ماشینی کـه از راه می‌رسد، ایست می‌دهنـد. یک تویوتای دماغ‌دار اسـت. شـریفی و قربان‌حسـنی با راننـدۀ ماشـین صحبت می‌کنند. می‌گویند برای شناسایی منطقه باید هرچه سریع خوشان را برسانند به محل درگیری. راننده و همراهش ظاهرا راهی نداشته‌اند جــز اینکه بــه حرف‌های بچه‌ها اعتمـاد کننـد و ماشـین را در اختیارشـان قـرار بدهنـد. فقـط می‌گوینـد یـک رسـید بـه مـا بدهیـد کـه در کجـا و چـه تاریخـی ماشـین تحویـل چــه کســانی شــده و امضایــش کنیــد. بچه‌هــا از داشــبورد ماشــین خودشــان تکـه کاغـذی پیـدا می‌کننـد، رسـید را می‌نویسـند و تحویـل راننـده می‌دهنـد. قرارشـان می‌شـود چنـد روز بعـد، پـادگان دوکوهـه. بعـد هـم همگـی می‌نشـینند تـوی تویوتـای جدیـد و دوبـاره راه می‌افتنـد.

  • کتاب عملیات عطش؛ جواد کلاته عربی
توضیحات تکمیلی
نام کتاب:

عملیات عطش

موضوع:

روایت مستند از نبرد تاریخی گردان عمار در تنگۀ ابوقریب

نام نویسنده:

جواد کلاته عربی

سال انتشار:

1400

شابک:

978-622-9797-48-8

قطع:

رقعی

تعداد صفحات:

264

نوبت چاپ جاری:

پنجم/ زمستان 1403

ناشر:

انتشارات 27 بعثت

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عملیات عطش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *