در برشی از کتاب «زیباترین تولد» میخوانیم:
کیک تولد باتعجب گفت:
«پس کِی میخوان جشن تولّد رو شروع کنن،
چرا اینجا کسی نیست؟!»
انگار کسی خونه نبود.
هیچ صدایی نمیآمد.
کیک تولد با صدای بلند گفت: «کسی خونه نیست؟»
یکدفعه صدایی شنید.
سرش را به طرف صدا برگرداند.
دید صدا از یک قاب عکس است.
کیک تولد گفت:«سلام قاب عکس. امشب تولدِ یه آدم خوب و مهربونه که اسمش مهدی ثامنیراد هست، امّا نه خودش
هست نه خانوادهش.»
- کتاب زیباترین تولد؛ زهرا خسروی
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.