نمایش 1–8 از 26 نتیجه

نمایش 9 24 36

عقیق ارغوانی

50,000 تومان
گزیدۀ متن: روبه‌روی ضریح ایستاد و دوباره به نشانه ادب و سلام خم شد. چشم‌هایم گره خورد به پنجره‌های ضریح.

حلما و بابا پوریا

50,000 تومان
گزیدۀ متن: خانم معلم گفت: «حلما! حلماجان! دختر خوشگلم به چی فکر میکنی؟! » حلما بغض کرد: «اجازه خانوم به

قهرمان کوچولو

50,000 تومان
گزیدۀ متن: کم‌کم صدای گلوله‌های دشمن قطع شد. رزمنده‌ها به طرف ما اومدن و با خوشحالی گفتن: «ما دشمن رو

اجازه، آقای معلم

50,000 تومان
گزیدۀ متن: سرم را که چرخاندم، دیدم آقای سلیمانی، مدیر مدرسه‌مان است. با تعجب گفتم: «اِ! سلام آقا. شما هم