فرزند عمار
50,000 تومان
(زندگینامۀ شهید محمد (بهرام) تندسته از فرماندهان گردان عمار لشکر 27 محمد رسولالله (ص))
کتاب فرزند عمار به داستان زندگی این شهید در 144 صفحه و هفت بخش پرداخته است. روایت کتاب که از آغاز زندگی پدر و مادر شهید شروع شده، با خاطرات کودکی شهید تندسته در محله نوبنیاد و ماجراهای مدرسه رفتن او ادامه مییابد و پس از نوجوانی، جوانی و ارتباط شهید با مسجد محله، به روزهای پر تبوتاب انقلاب و شروع جنگ تا شهادت او در عملیات والفجر یک میرسد.
شهید محمد (بهرام) تندسته؛ فرمانده گردان عمار بوده که در عملیات والفجر یک به شهادت میرسد. شهید تندسته از محافظان جماران و از پاسدارانی بوده که هنگام سخنرانی امام خمینی (ره) پایین سکوی سخنرانی ایشان میایستاده است.
در برشی از کتاب فرزند عمار میخوانیم:
کار بچهها بیشتر تبلیغی بود. بهرام در این مدت چند تا مأموریت شهری حفاظت از مجلس، جماران و لانۀ جاسوسی را به عهده داشت. مأموریتهایش همزمان شده بود با درگیریهای خیابانی میدان شهدا. بیشتر آتشها از کندۀ بنیصدر بلند میشد. زمانی که بنیصدر رئیسجمهور بود، فرماندهی کلقوا را هم به عهده داشت. نظر بنیصدر این بود که باید جنگ را تمام کنیم. بهرام از همه نظر با او مخالف بود. همیشه میگفت: «فعلا امام صلاح دیده که بنیصدر رئیسجمهور باشه، ولی یه روزی دست بنیصدر رو میشه.» یکبار وقتی بنیصدر در تهران سخنرانی داشت، بهرام با بچههای دیگر بلندگوها را قطع کردند و نگذاشتند سخنرانیاش را انجام دهد. میگفت: «بنیصدر داره به ایران خیانت میکنه. زمانی که امام، بنیصدر رو تأیید کرد، آدم خوبی بود ولی وقتی رئیسجمهور شد، ملیگراها دورشو گرفتن و باعث شدن کارشکنی کنه.» مأموریت بعدی، اوایل سال 1360 بود؛ سه ماه حفاظت از مجلس شورای اسلامی. بچههای گردان خیلی مشتاق بودند به جبهه بروند و کارهای عملیاتی انجام دهند. وقتی این مأموریت بهشان ابلاغ شد، گفتند: «اینا دارن ما رو دک میکنن. میخوان از دست ما خلاص شن.» به نشانۀ اعتراض، در نهارخوری پادگان شعار میدادند و پا میکوبیدند. بهرام هم در جمع بچهها حضور داشت. ولی اعتراضها راه به جایی نمیبرد. باید مأموریت را انجام میدادند. بهرام سهماه در مجلس بود. نیروهای گردان دو دسته شده بودند. یک دسته بیست و چهار ساعت میرفت مجلس، بعد جابهجا میشدند و بیست و چهار ساعت بعدی، دستۀ دوم میرفت. هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس بود. بیشتر درگیری فکری نیروهای گردان، مسائل سیاسی بود. نیروها از فرصت استفاده میکردند و هر کدام از نمایندگان را میدیدند، سر بحث را باز میکردند و در محافل چند نفره در خصوص مسائل سیاسی بحث میکردند. تمام کتابها و نوارهای دکتر شریعتی در کتابخانۀ پادگان ولیعصر بود. اما بهرام ساعاتی که بیکار میشد، بیشتر کتابهای شهید مطهری را مطالعه میکرد.
- کتاب فرزند عمار؛ شمسا سبزیان
نام کتاب: |
فرزند عمار |
---|---|
نام نویسنده: |
شمسا سبزیان |
موضوع: |
دفاع مقدس/ زندگینامه |
سال انتشار: |
1397 |
شابک: |
978-600-7472-64-4 |
قطع: |
رقعی |
تعداد صفحات: |
144 |
نوبت چاپ جاری: |
اول/ زمستان 1397 |
ناشر: |
انتشارات 27 بعثت |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.